زندگی نامه استاد اخلاق؛

مرحوم حاج شیخ ملا غلامرضا ناصری شمس آباد نوق 

در یکی از روزهای پائیزی ۱۲۷۶ هجری شمسی روزگاری که نه مدرسه ای بود نه مکتبی در خانواده مذهبی و متدین  در روستای حصن  ابادی از شهرستان زرند پسری متولد می شود که پدرش ابو جعفر بخاطر علاقه ای که  به اسم رضا و امام رضا (ع) داشت اسمش را غلامرضا می نامد

غلامرضا در سن ۸ سالگی پدرش را از دست می دهد و مسئولیت سرپرستی خانواده را بدوش می کشد  و بعد از مدتی به منطقه نوق رفسنجان مهاجرت می کند.

غلامرضا برای گذران زندگی به چوپانی و گوسفندان مشغول می شود تا اینکه یک شب ها در سید جلال الدین اشرف خواب یک سید نورانی را می بیند که به غلامرضا دستور می دهد تا علوم قرآنی را بیاموزد غلامرضا اهمیتی به خواب نمیدهد تا اینکه سه شب پی در پی خواب را می بیند.

به گفته فرزندشان غلامحسین ناصری پدر من در روستای کمال آباد نوق ساکن بود بعد از دیدن خواب و و توصیه سید نورانی پدرم آموختن قرآن را باجدیت در نزد خاله اش اش ملا ربابه آموختن قرآن را شروع می کند.

غلامرضا شب ها به آموختن قران و روزها در هنگام  چوپانی به تکرار آموخته های شب قبل و حفظ قرآن می پردازد و در سن ۱۸ سالگی حافظ کل قرآن می شود

در همان زمان روحانی در روستای کمال آباد به نام ثقه الاسلام  کرمانی ساکن بود که بعد از  شنیدن این خبر  غلامرضا را به فراگیری احکام دینی ؛ مذهبی و مداحی تشویق می کند و غلامرضا توسط عالمان که به منطقه نوق سفر می کردند تعلیم می بیند.

روحانی کرمانی به کرمان سفر می کند و برای غلامرضا یک عبا می آورد و اورا به عنوان معلم و نام  ملا غلامرضا معرفی می کند.

غلامرضا که حالا به ملا غلامرضا مشهور و معروف بود و اسم و آوازه ای برای خود در منطقه نوق پیدا کرده بود با همکاری ثقه السلام مکتب خانه در روستاهای شمس آباد؛ در منزل عنایت الله ناصری ؛ در روستای فیض آباد در منزل آقای فرح بخش  و سومین مکتب را در روستای حسن آباد در انبار منزل عنایت الله ناصری تاسیس کردند و شاگردان زیادی را در این سه مکتب آموزش دادند  غلامرضا  را میتوان اولین موسس مکتب در منطقه نوق نام برد.

از معروفترین شاگردان ملا غلامرضا می توان به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد  که مدتی برای تعلیم علوم دینی در روستای فیض آباد اقامت داشتند و از دروس دینی ملا غلامرضا آموزش دیدند.

ملا غلامرضا روزها به کار کشاورزی مشغول بودند و شب ها در روستا یا منبر می رفتند یا اینکه در مکتب ها علوم دینی و احادیث و قرآن به شاگردان تدریس می دادند و بعضی مواقع برای تدرس یا منبر به دیگر روستاهای منطقه نوق و حتی روستاهایی مانند جلال آباد ؛ چاه جعفر ؛ قوم آباد ؛ محی آباد ؛ لطف آباد و عیش آباد رفسنجان هم سفر می کردند.

ملا غلامرضا مردم و جوانان را به علوم دینی و اهل بیت تشویق می کرد و با بیان پیشگوئی هایی از اهل بیت (ع) راجع به آخر الزمان حقایق اسلام را اثبات می کرد

ایشان در سال ۱۳۵۷ و قبل از انقلاب جلسات مشاوره ای با امام جمعه فقید شهرستان رفسنجان حضرت آیت الله هاشمیان برای راه انداری تضاهرات داشتند و  و مردم را برای تضاهرات علیهرژیم ستم شاهی  آگاه می کرد ولی خودشان به علت کهولت سن نمی توانست در تضاهرات شرکت کند.

 پس از انقلاب شکومند ملا غلامرضا در سن ۸۲ سالگی  در زمان جنگ مردم را به کمک مالی و رفتن به جبهه و جنگ و دفاع از کشور دعوت می کرد  و به علت کهولت سن و حجت الاسلام انصاری پدراولین شهید شهرستان رفسنجان و رئیس سابق  بنیاد  شهرستان به نیابت از ملا غلامرضا حج را  به جا آورد.

حاج غلامرضا در پایان عمر هم به تدریس و خواندن قرآن مشغول بود تا اینکه در ۲۴ آذرماه ۱۳۶۸ در روستای شمس آباد دعوت حق را لبیک گفت

مرقد استاد اخلاق حاج غلامرضا در سید جلال الدین در جوار سید نورانی که سه شب پی در پی به خواب استاد آمد و اورا به آموختن قرآن و علوم قرآن دعوت می کرد آرام گرفت.

حاج  شیخ غلامرضا  ناصری کتابهایی قدیمی اش را به مرحوم  حضرت آیت الله شیخ محمد هاشمیان اهدا نمود و  قرآن دست نویسی که بر روی پوست آهو نوشته بود و به قدمت دوران صفوی را داشت در زمان تشییع و ترحیم به سرقت رفت.

از سخنان پر بار و مهم  مرحوم حاج غلامرضا که تاکید داشتند  این بود که حرام خواری و غیبت نکنید ؛ نمازتان را در اول وقت بخوانید ؛ مغرور نباشید؛در کارکردن باسلیقه و دقیق باشید ؛ چشمتان به مال و ناموس مردم نباشد ؛ به مردم ستم نکنید و حق الناس نکنید.

حاج شیخ ملا غلامرضا  ناصری گوهری بود که بیش  از هشت دهه  از عمرشان را در تعلیم ؛ تدریس؛ نشر مذهب جعفری و خدمت به اسلام ؛ شیعه ؛ و ابا عبدالله الحسین صرف کردند

به یاد این عالم بزرگوار همایشی  هرساله در صحن امامزاده سید جلال الدین اشرف برگزار می شود